محاکمه در دادگاه یا بیدادگاه
نوشته شده به وسیله ی بازیگر در تاریخ 88/5/22:: 7:1 صبح
چه بگویم؟ بدنم درد می کند. بغضی عجیب گلویم را می فشارد که یقینا با گریه بیرون نخواهدریخت. گریه عجز است ولی ما عاجز نیستیم. آنها عاجزند. آن که ظلم می کند بیچاره است. اگر چاره ای داشت که ظلم نمی کرد.
امروز چه کرده اند با محمدعلی ابطحی که در نوجوانی در زندانهای شاه لب به اعتراف نگشود ولی امروز در زندانهای نظام جمهوری اسلامی که سالها برایش جنگیده است، چنین مجبور به اعتراف می شود؟ ترس از جان؟ ترس از خانواده؟ یا…
نمی دانم. نمی دانم. باید باور کنیم که یکی از نزدیکترین دوستان سیداحمد خمینی، معاون و رئیس دفتر محبوبترین رئیس جمهور ایران، رئیس موسسه گفتگوی ادیان، کسی که محبوبترین چهره را از یک روحانی میان جوانان ساخت، خائن است؟ واقعا توقع دارند باور کنیم؟
نه! این دست و پا زدنهای قبل از غرق شدن است. چقدر تلخ است تکرار تاریخ و چه شیرین است نوید پیروزی که از همین تکرار شنیده می شود. ابطحی عزیز، میردامادی گرامی، رمضانزاده دوست داشتنی، عطریانفر مقتدر، صفایی فراهانی مدبر و دیگر عزیزان در بند ما! تا جایی که می خواهند اعتراف کنید، مردم آن چیزی را می شنوند که از چشمان شما به گوش می رسد.
<\/h2>
کلمات کلیدی :
امروز چه کرده اند با محمدعلی ابطحی که در نوجوانی در زندانهای شاه لب به اعتراف نگشود ولی امروز در زندانهای نظام جمهوری اسلامی که سالها برایش جنگیده است، چنین مجبور به اعتراف می شود؟ ترس از جان؟ ترس از خانواده؟ یا…
نمی دانم. نمی دانم. باید باور کنیم که یکی از نزدیکترین دوستان سیداحمد خمینی، معاون و رئیس دفتر محبوبترین رئیس جمهور ایران، رئیس موسسه گفتگوی ادیان، کسی که محبوبترین چهره را از یک روحانی میان جوانان ساخت، خائن است؟ واقعا توقع دارند باور کنیم؟
نه! این دست و پا زدنهای قبل از غرق شدن است. چقدر تلخ است تکرار تاریخ و چه شیرین است نوید پیروزی که از همین تکرار شنیده می شود. ابطحی عزیز، میردامادی گرامی، رمضانزاده دوست داشتنی، عطریانفر مقتدر، صفایی فراهانی مدبر و دیگر عزیزان در بند ما! تا جایی که می خواهند اعتراف کنید، مردم آن چیزی را می شنوند که از چشمان شما به گوش می رسد.
